ترجمه مقاله

مرداس

لغت‌نامه دهخدا

مرداس . [ م ِ ] (اِخ ) نام پدر ضحاک . به روایت فردوسی مرداس نیکمردی بود به عهد جمشید در دشت سواران نیزه گذار (عربستان ) که پسری زشت سیرت و ناپاک و میگسار و جهانجوی به نام ضحاک داشت :
که مرداس نام گرانمایه بود
به داد و دهش برترین پایه بود.

فردوسی .


رجوع به یشتها ج 1 ص 188 و فرهنگ شاهنامه ص 243 و حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 64 و شاهنامه (داستان ضحاک ) شود.
ترجمه مقاله