مثل راندن
لغتنامه دهخدا
مثل راندن . [ م َ ث َ دَ ] (مص مرکب ) مثل آوردن . مثل زدن . مثل ذکر کردن . مثل نقل کردن :
راند خواهم ز گفته هات مثل
گفت خواهم ز کرده هات سمر.
رجوع به مثل زدن شود.
راند خواهم ز گفته هات مثل
گفت خواهم ز کرده هات سمر.
رجوع به مثل زدن شود.