متل
لغتنامه دهخدا
متل . [ م َ ت َ ] (اِ) قصه های کوچک خوش آینده و حکایتهای خرافی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). داستانهای غیرواقعی که بیشتر قهرمان های آن جانوران ، دیوان و پریان هستند و برای سرگرمی و خوش آیند کودکان گفته و یا نوشته شود :
لیک پیش اهل حل و عقد عصر ما کنون
جمله تحقیقاتشان افسانه گردید و متل .
و رجوع به فرهنگ عامیانه ٔجمال زاده شود. || بیغاره . چربک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مفت . مزخرف . || مثل سایر. (فرهنگ فارسی معین ).
لیک پیش اهل حل و عقد عصر ما کنون
جمله تحقیقاتشان افسانه گردید و متل .
و رجوع به فرهنگ عامیانه ٔجمال زاده شود. || بیغاره . چربک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مفت . مزخرف . || مثل سایر. (فرهنگ فارسی معین ).