متقن
لغتنامه دهخدا
متقن . [ م ُ ق َ ] (ع ص ) استوار و محکم . (غیاث ) (آنندراج ). استوار. مبرم . متین . رزین . محکم . مستحکم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
یگانه گشته از اهل زمانه
به الفاظ متین و رای متقن .
یگانه گشته از اهل زمانه
به الفاظ متین و رای متقن .