قلمزنی

لغت‌نامه دهخدا

قلمزنی . [ق َ ل َ زَ ] (حامص مرکب ) کار قلمزن و آن عبارت است : از کندن نقشها بر فلزات : قلمزنی اصفهان معروف است .

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما