فضل ربیع
لغتنامه دهخدا
فضل ربیع. [ ف َ ل ِ رَ ] (اِخ ) فضل بن ربیع وزیر هارون الرشید :
هزار فصل ربیعش جنیبه دار جمال
هزار فضل ربیعش خریطه دار سخا.
چون فصل ربیعی نه که چو فضل ربیعی
کز جود طبیعی همه لطفی و نمائی .
هزار فصل بدیع است و صد چوفضل ربیع
هزار مرغ چو من بوتمام او زیبد.
رجوع به فضل ... ابن ربیع شود.
هزار فصل ربیعش جنیبه دار جمال
هزار فضل ربیعش خریطه دار سخا.
چون فصل ربیعی نه که چو فضل ربیعی
کز جود طبیعی همه لطفی و نمائی .
هزار فصل بدیع است و صد چوفضل ربیع
هزار مرغ چو من بوتمام او زیبد.
رجوع به فضل ... ابن ربیع شود.