عین ا
لغتنامه دهخدا
عین ا. [ ع َ نُل ْ لاه ] (ع اِ مرکب ) چشم خدای . حفظ خدای . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) :
تو شب به روضه ٔ نبوی زنده داشته
عین اللهت بلطف نظر پاسبان شده .
دیوان مرا که گنج عرشی است
عین اللَّه گنج بان ببینم .
بینی جمال حضرت عین اللَّه آن زمان
کآیینه ٔ دل تو شود صادق الصفا.
- علیک عین اﷲ ؛ چشم خدا بر تو باد. در حفظ خدا باشی :
ایا کریم زمانه علیک عین اﷲ
تویی که چشمه ٔ خورشید را به نور ضوی .
|| (اصطلاح عرفان ) انسان کامل . (از فرهنگ علوم عقلی ).
تو شب به روضه ٔ نبوی زنده داشته
عین اللهت بلطف نظر پاسبان شده .
دیوان مرا که گنج عرشی است
عین اللَّه گنج بان ببینم .
بینی جمال حضرت عین اللَّه آن زمان
کآیینه ٔ دل تو شود صادق الصفا.
- علیک عین اﷲ ؛ چشم خدا بر تو باد. در حفظ خدا باشی :
ایا کریم زمانه علیک عین اﷲ
تویی که چشمه ٔ خورشید را به نور ضوی .
|| (اصطلاح عرفان ) انسان کامل . (از فرهنگ علوم عقلی ).