عرصتان

لغت‌نامه دهخدا

عرصتان . [ ع َ ص َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عرصة (در حال رفع). رجوع به عرصة شود. || (اِخ ) دو فضاء است در عقیق مدینه که آنرا عصة الصغری و عرصة الکبری گویند. (از منتهی الارب ). دو بقعه است در عقیق مدینه ، کبری و صغری . (از اقرب الموارد). در عقیق است از نواحی مدینه و آن افضل و اکرم بقاع مدینه میاشد. بنی امیه از ایجاد ساختمان در آنجا جلوگیری میکردند و سلطان مدینه جز به امر خلیفه از آنجا به کسی اقطاع نمیداد. رجوع به معجم البلدان شود.

برای این واژه معنی دیگری پیشنهاد دهید. پس از تأیید، معنی پیشنهادی با نام‌تان در سایت منتشر خواهد شد.

خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما