ترجمه مقاله

صیانت

لغت‌نامه دهخدا

صیانت . [ ن َ ] (ع مص ) صیانة. نگه داشتن . نگهبانی . (غیاث اللغات ). صون . صیانة. حفظ. وقایة. نگاهداری . خویشتن بازداشتن :
از صیانت هیچ با فاجر نیامیزی بهم
هرکه با فاجر نشیند همچنان فاجر شود.

منوچهری .


... و صیانت نفس از حوادث آفات آن قدر که در امکان آید. (کلیله و دمنه ). در ضبط ولایت و شرط جبایت آثار امانت و انوار صیانت و دقایق سیاست و شرایط حراست تقدیم کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). رجوع به صیانة شود.
ترجمه مقاله