صندقلغتنامه دهخداصندق . [ ص َ دُ ] (ع اِ) مخفف صَندوق که در عربی صُندوق و در فارسی بفتح اول متداول است : دخت ظهور غیب احد احمدناموس حق و صندق اسرارش . ناصرخسرو.رجوع به صندوق شود.