ترجمه مقاله

سی پاره

لغت‌نامه دهخدا

سی پاره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) پاره ای و جزوی از سی اجزای قرآن مجید. (آنندراج ). اجزای قران کریم که در مجلد متساوی جلد شده و در مجالس ترحیم نهند و هر یک از حضار هر یک جزوی از آن را خوانند. (یادداشت بخط مؤلف ) :
می نگردی مگر به بیغاره
گرد صندوقهای سی پاره .

سنائی .


از برای قدسیان سی پاره ٔ افلاک را
این ده آیتهای زر یارب چه موزون کرده اند.

مجیرالدین بیلقانی .


و بر هر جزوی سی پاره صد دینار مغربی خرج می شد. (راحة الصدور راوندی ).
- سی پاره را قرآن کردن ؛ کنایه از سی پاره را جمع کردن و فراهم آوردن . (آنندراج ) :
جمع اگر از بستن لب شد دل من دور نیست
خامشی سی پاره را بسیار قرآن کرده است .

صائب (از آنندراج ).


ترجمه مقاله