ترجمه مقاله

رفق

لغت‌نامه دهخدا

رفق . [ رِ ] (ع مص ) نرمی نمودن با کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مرفق . (منتهی الارب ). لطف . (تاج المصادر بیهقی ). نرمی کردن با کسی . مقابل عنف . مقابل درشتی . ارفاق . (یادداشت مؤلف ). || چربی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (یادداشت مؤلف ). چربدستی . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله