ترجمه مقالهسوشال تریدینگ

رزیق

لغت‌نامه دهخدا

رزیق . [ رُ زَ / رَ ] (اِخ ) نهری است به مرو و به وی منسوب است احمد رزیقی بن عیسی تلمیذ ابن المبارک . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). نام رودی که از مرو شاهجان گذرد چنانکه رود شاهجان . و این دورود بزرگ باشند که بیشتر صنایع مرو شاهجان بدین دو مشروب شود. (یادداشت مؤلف ). نام نهری است در مرو. قبر بریدة الاسلمی از صحابه ٔ پیغمبر در ساحل این شهر است و محله ٔ بزرگی دارد که گویا مولد امام احمد حنبل باشد. این کلمه به تقدیم «ز» یعنی به شکل «زریق » خطاست . (از معجم البلدان ).
ترجمه مقالهسوشال تریدینگ