ربیع
لغتنامه دهخدا
ربیع. [ رَ ] (اِخ ) قبیله ای از عرب . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
چو تیز گشت به حمله عنان شاه عجم
نماند یک تن از آن قوم چون ربیع و مضر.
دل پدر ز پسر گاهگاه سیر شود
دلش همی نشود سیر از ربیع و مضر.
و رجوع به معجم قبایل العرب ج 2 شود.
چو تیز گشت به حمله عنان شاه عجم
نماند یک تن از آن قوم چون ربیع و مضر.
عنصری .
دل پدر ز پسر گاهگاه سیر شود
دلش همی نشود سیر از ربیع و مضر.
فرخی .
و رجوع به معجم قبایل العرب ج 2 شود.