26 فرهنگ

ترجمه مقاله

دیج

لغت‌نامه دهخدا

دیج . [ دَ ] (ع مص ) اندک برفتار آمدن . (منتهی الارب ). اندک راه رفتن . (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). || روی نهفتن . خود را دزدیدن . در تاریکی نهان شدن : و کان ابوعبیدة جباها لم یکن بالبصرة احد الا و هو یداجیه و یتقیه علی عرضه . (یادداشت مؤلف ).