دیباپوش
لغتنامه دهخدا
دیباپوش . (نف مرکب ) که دیبا پوشد. آنکه دیبا بر تن کند :
سرایهاش همه پر ز سرو دیباپوش
وثاقهاش همه پر ز شیر دندان خای .
دشت دیباپوش گردد ز اعتدال روزگار
ز آن همی بر عدل ایزد وعده ٔ دیبا کند.
سرایهاش همه پر ز سرو دیباپوش
وثاقهاش همه پر ز شیر دندان خای .
دشت دیباپوش گردد ز اعتدال روزگار
ز آن همی بر عدل ایزد وعده ٔ دیبا کند.