دریافتنی
لغتنامه دهخدا
دریافتنی . [ دَرْ ت َ ] (ص لیاقت ) قابل دریافتن . درخور اعتنا و توجه و فهم و درک و تدارک و تلافی و جبران :
دریافتنی است غور این کار
برتافتنی است جور این بار.
و رجوع به دریافتن شود.
دریافتنی است غور این کار
برتافتنی است جور این بار.
و رجوع به دریافتن شود.