ترجمه مقاله

تیزجوش

لغت‌نامه دهخدا

تیزجوش . (نف مرکب ) سخت جوشنده و شتابان . سخت دونده و ناآرام :
نشستند بر تازی تیزجوش
همه خاره خفتان و پولادپوش .

نظامی .


رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
ترجمه مقاله