ترجمه مقاله

تلامیذ

لغت‌نامه دهخدا

تلامیذ. [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تلمیذ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). مثل تلامذة. (آنندراج ). رجوع به تلمیذ و تلام و تلامی شود.
- تلامیذ بوالبشر ؛ کنایه از فرشتگان است . (انجمن آرا).
- تلامیذ رحمن ؛ کنایه از شعراست . (انجمن آرا).
- تلامیذ شیطان ؛ کنایه از محیل و مفسد است . (انجمن آرا).
ترجمه مقاله