ترجمه مقاله

امطی

لغت‌نامه دهخدا

امطی . [ اُ] (ع ص ) راست و درازقامت . || (اِ) نام صمغی است که آنرا میخورند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). بعضی آنرا لبان العذار گویند و علک الاعراب نیز خوانند بدان سبب که چنانکه علک را خایندعرب آن را خاید و گویند علک جوهریست شبه صمغ که آن را علک سازند و لبانه در حب امطی است و بعضی گویند امطی درختی است که در ریگ روید و برگ آنرا گاو میخورد. (از ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ، نسخه ٔ خطی ).
ترجمه مقاله