یعنی
/ya'ni/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. چنین معنی میدهد: ◻︎ شه از دیدار آن بلّور دلکش / شده خورشید یعنی دل پرآتش (نظامی۲: ۱۴۹).
۲. (قید) آیا: ◻︎ شنیدم گشت جانان مهربان، یعنی چنین باشد؟ / چو شمعش دل یکی شد با زبان، یعنی چنین باشد؟ (وحید: لغتنامه: یعنی).
۳. (قید) به عبارت دیگر.
۴. (قید) به اصطلاح؛ مثلاً: ◻︎ آن کاو به هندوان شد یعنی که غازیام / از بهر بردگان نه ز بهر غزا شدهست (ناصرخسرو۱: ۱۵۱).
۵. (قید) فقط: زن یعنی مادر من.
۲. (قید) آیا: ◻︎ شنیدم گشت جانان مهربان، یعنی چنین باشد؟ / چو شمعش دل یکی شد با زبان، یعنی چنین باشد؟ (وحید: لغتنامه: یعنی).
۳. (قید) به عبارت دیگر.
۴. (قید) به اصطلاح؛ مثلاً: ◻︎ آن کاو به هندوان شد یعنی که غازیام / از بهر بردگان نه ز بهر غزا شدهست (ناصرخسرو۱: ۱۵۱).
۵. (قید) فقط: زن یعنی مادر من.