گوترو/gutru/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهچیزی که ناشمرده و وزنناکرده به قیمتی خریده شود: ◻︎ درزمان خادم برون آمد ز در / تا خرد او جمله حلوا را به زر ـ گفت او را گوترو حلوا به چند/ گفت کودک نیم دینار و اند (مولوی: ۲۰۹).