26 فرهنگ

گره گشا

/gerehgošā/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. مشکل‌گشا.
۲. آن‌که گره از کار کسی بگشاید؛ کسی که مشکل کاری را برطرف سازد؛ مشکل‌گشا.