26 فرهنگ

ترجمه مقاله

گرسنه چشم

/goro(e)sneča(e)šm/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

آزمند؛ حریص: ◻︎ ز من مرنج چو بسیار بنگرم سویت / گرسنه چشمم و سیری ندارم از رویت (سعدی: لغت‌نامه: گرسنه‌چشم).