گاوروی/gāvruy/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهآنچه مانند سر گاو باشد؛ گاوچهر؛ گاورنگ: ◻︎ ببندت و آرد از ایوان به کوی / زند برسرت گرزۀ گاوروی (فردوسی: ۱/۶۱).