26 فرهنگ

گاو تازی

/gāvtāzi/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

اشتلم ‌کردن و رجز ‌خواندن و تهدید ‌کردن دشمن: ◻︎ ور گمان گاو‌تازی دارد اینک حاضرم/ گر نمی‌تازی نمی‌دانم هماهنگی مکن (عرفی: لغت‌نامه: گاوتازی).