26 فرهنگ

ترجمه مقاله

کوفته

/kufte/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. کوبیده.
۲. خسته.
۳. آسیب‌رسیده.
۴. (اسم) نوعی خوراک که با برنج، نخود، سبزی، و گوشت کوبیده تهیه می‌شود: ◻︎ «کوفته» بر سفرۀ من گو مباش / کوفته را نان تهی «کوفته»‌ست (سعدی: ۱۰۳).