26 فرهنگ

ترجمه مقاله

کورباطن

/kurbāten/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. تیره‌دل؛ آن‌که هر چیزی را تیره می‌بیند؛ کوردل.
۲. کندفهم.