26 فرهنگ

ترجمه مقاله

کنجل

/konjol/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. هرچیز‌ پیچیده و درهم‌کشیده‌شده، مانند خمیر نان که در تنور بیفتد و در‌هم‌کشیده و گلوله شود.
۲. ویژگی دست یا پایی که انگشتان آن درهم‌کشیده و کج‌وکوله باشد.