26 فرهنگ

ترجمه مقاله

کرنا

/kar[re]nā/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. شیپور بزرگ.
۲. نای جنگی؛ کارنای؛ کرِّنای: ◻︎ زود آ که شود رزمگهت همچو قیامت / کوس تو و کرنای تو چون دم زدن صور (امیرمعزی: ۳۰۲).