26 فرهنگ

ترجمه مقاله

کرخ

/karax, kerex/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. بی‌حس: ◻︎ سر چاه چنین مباش کرخ / زآنکه چاه است بر سر دوزخ (آذری طوسی: مجمع‌الفرس: کرخ).
۲. (قید) با حالت سستی و بی‌حالی.