کارزاری/kārzāri/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهجنگی؛ جنگجو: ◻︎ به جایی که پرخاش جوید پلنگ / سگ کارزاری نیاید به جنگ (فردوسی: ۲/۳۸۹).