26 فرهنگ

ترجمه مقاله

کارآگاهی

/kār[']āgāhi/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. کارآگاه بودن.
۲. باخبر بودن از حقیقت کارها: ◻︎ چه نیکو مطاعی‌ست کارآگهی / کز این نقد عالم مبادا تهی (نظامی۵: ۸۱۷‌).