26 فرهنگ

ژکاره

/žakāre/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. لجوج؛ ستیهنده؛ ستیزه‌کار.
۲. کینه‌ور: ◻︎ ز خشم این کهن‌گرگ ژکاره / ندارم جز درت اندخسواره (لبیبی: شاعران بی‌دیوان: ۴۸۹).