ژاژیدن/žāžidan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهژاژ خاییدن؛ هرزهدرایی کردن؛ یاوهسرایی کردن: ◻︎ خواری از او بس بُوَد آن کت کند / رنجه به ژاژیدن بسیار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۸).