چغر
/čeqer, čaqar/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. پوست پینهبسته.
۲. ‹چَغَل، شَغَر› ویژگی هرچیز سفت و سخت، مانند گوشت نپخته که زیر دندان جویده نشود.
۳. (اسم) (زیستشناسی) گیاهی سفید و بوتهمانند شبیه جارو.
〈 چغر شدن: (مصدر لازم) سفت و سخت شدن.
〈 چغر گشتن: = 〈 چغر شدن: ◻︎ چون چغر گشت بناگوشِ چو سیسنبر تو / چند نازی پسِ این پیرزن زشت چغاز (ناصرخسرو: ۱۱۱).
۲. ‹چَغَل، شَغَر› ویژگی هرچیز سفت و سخت، مانند گوشت نپخته که زیر دندان جویده نشود.
۳. (اسم) (زیستشناسی) گیاهی سفید و بوتهمانند شبیه جارو.
〈 چغر شدن: (مصدر لازم) سفت و سخت شدن.
〈 چغر گشتن: = 〈 چغر شدن: ◻︎ چون چغر گشت بناگوشِ چو سیسنبر تو / چند نازی پسِ این پیرزن زشت چغاز (ناصرخسرو: ۱۱۱).