چغانه/čaqāne/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاز آلات موسیقی شبیه قاشق که چند زنگوله به آن آویخته و با دست تکان میدادند: ◻︎ مطرب از کار چون فروماند / خشم بر گوشهٴ چغانه کند (ابنیمین: ۳۸۳).