26 فرهنگ

چشم زخم

/če(a)šmzaxm/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

صدمه و آسیبی که از چشم بد یا چشم شور به کسی برسد؛ آسیب و زیانی که از نگاه یا کلام کسی که چشم شور دارد به کسی یا چیزی برسد: ◻︎ مبادا بی تو هفت‌اقلیم را نور / غبار چشم‌زخم از دولتت دور (نظامی۲: ۲۷۲).