26 فرهنگ

چشم آغیل

/če(a)šm[']āqil/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

نگاه از گوشۀ چشم از روی خشم و غضب؛ نگاه غضب‌آلود؛ چشم‌آلوس؛ چشم‌غله؛ چشم‌غره: ◻︎ نرمک او را یکی سلام زدم / کرد زی من نگه به چشم‌آغیل (حکاک: شاعران بی‌دیوان: ۲۸۷).