چرب آخور
/čarb[']āxor/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. دارای خوراک بسیار و فراخی عیش و نعمت.
۲. آنکه در ناز و نعمت باشد: ◻︎ لگدافکن مباش و دندانگیر / گر شدی یک دو روز چربآخور (شفایی: لغتنامه: چربآخور).
۲. آنکه در ناز و نعمت باشد: ◻︎ لگدافکن مباش و دندانگیر / گر شدی یک دو روز چربآخور (شفایی: لغتنامه: چربآخور).