26 فرهنگ

چرازن

/čerāzan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

حیوان علف‌خوار در حال چریدن؛ چرنده؛ چراکننده: ◻︎ به ‌هر وادی چو رفتندی چرازن / تو گویی موج میزد سیل روغن (جامی: ۱۰۹).