26 فرهنگ

چراخور

/čerāxor/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. جای چریدن حیوانات علف‌خوار؛ چراگاه؛ علفزار: ◻︎ خرسند شدی به خور ز گیتی / زیرا تو خری جهان چراخور (ناصرخسرو: ۹۳).
۲. (صفت فاعلی) حیوان چرنده و خورندۀ علف.