پیل افکن/pil[']afkan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهآنچه یا آنکه قدرت به زمین زدن پیل را داشته باشد؛ نیرومند؛ پیلافکننده: ◻︎ چه صعبرودی، دریانهاد و طوفانسیل / چه منکرآبی، پیلافکن و سواراوبار (فرخی: ۶۳).