26 فرهنگ

پیسی

/pisi/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

بیچارگی و بینوایی.
⟨ پیسی به سر کسی آوردن: [مجاز] او را رنج و عذاب دادن و رسوا و بی‌آبرو ساختن.
⟨ به پیسی افتادن: [مجاز] بیچاره، بینوا، و بی‌آبرو شدن.