پیرانه سر
/piranesar/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. سر پیری؛ زمان پیری؛ روزگار پیری.
۲. (قید) در دورۀ پیری: ◻︎ برست آنکه در عهد طفلی بمرد / که پیرانهسر شرمساری نبرد (سعدی۱: ۱۱۷).
۲. (قید) در دورۀ پیری: ◻︎ برست آنکه در عهد طفلی بمرد / که پیرانهسر شرمساری نبرد (سعدی۱: ۱۱۷).