26 فرهنگ

ترجمه مقاله

پول

/pul/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. قطعۀ فلز از طلا یا نقره یا مس یا فلزات دیگر که از طرف دولت سکه زده شود.
۲. اسکناسی که توسط دولت یا بانک ناشر اسکناس چاپ و منتشر شود.
⟨ پول خُرد: پول فلزی کم‌ارزش؛ سکه.
⟨ پول زرد (طلا): [مجاز] سکۀ طلا.
⟨ پول ‌سفید: [مقابلِ پول سیاه] [مجاز] پولی که از نقره سکه زده باشند.
⟨ پول سیاه: [مجاز]
۱. پول فلزی بسیار کم‌ارزش؛ پشیز.
۲. پول خردی که سابقاً از مس سکه می‌زدند؛ سکۀ مسی.