26 فرهنگ

ترجمه مقاله

پری رو

/pariru/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

کسی که روی زیبا مانند روی پری دارد؛ پری‌چهر؛ پری‌چهره؛ پری‌رخ؛ پری‌رخسار؛ زیبارو؛ خوشگل: ◻︎ سمن‌بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند / پری‌رویان قرار دل چو بستیزند بستانند (حافظ: ۳۹۴).