26 فرهنگ

ترجمه مقاله

پرگر

/pargar/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

طوق؛ طوق زرین و مرصعی که در قدیم پادشاهان بر گردن خود می‌کرده‌اند: ◻︎ عدو را بهره از تو غلّ و پاوند / ولی را بهره از تو باغ و پرگر (دقیقی: ۱۰۲).