26 فرهنگ

ترجمه مقاله

پرگاله

/pargāle/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. پاره‌ای از چیزی؛ حصه؛ پاره؛ لَخت.
۲. وصله؛ پینه: ◻︎ ماه تمام است روی دلبرک من / وز دو گل سرخ اندر او پرگاله (رودکی: ۵۲۹).