پرگاله
/pargāle/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. پارهای از چیزی؛ حصه؛ پاره؛ لَخت.
۲. وصله؛ پینه: ◻︎ ماه تمام است روی دلبرک من / وز دو گل سرخ اندر او پرگاله (رودکی: ۵۲۹).
۲. وصله؛ پینه: ◻︎ ماه تمام است روی دلبرک من / وز دو گل سرخ اندر او پرگاله (رودکی: ۵۲۹).