26 فرهنگ

ترجمه مقاله

پروپا

/paropā/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. پا.
۲. اساس و بنیان محکم.
۳. تاب‌وتوان؛ پایداری؛ پاوپر.
۴. فرصت و موقع مناسب: خوب پروپایی برایش افتاده.